سعید آل بویه   Saeid Alebooyeh

سعید آل بویه Saeid Alebooyeh

این وبلاگ شخصی سعید آل بویه و جهت تبادل اطلاعات می باشد
سعید آل بویه   Saeid Alebooyeh

سعید آل بویه Saeid Alebooyeh

این وبلاگ شخصی سعید آل بویه و جهت تبادل اطلاعات می باشد

تعیین ارزش سهام شرکت ها

تعریف و ویژگی های سهام عادی

 سهام عادی قسمتی از سرمایه شرکت سهامی ست که مشخص کننده میزان مشارکت و تعهدات و منافع صاحب آن در شرکت سهامی میباشد.سهام عادی نشان دهنده مالکیت شرکت است و نقل و انتقال مالکیت شرکت با خرید و فروش سهم انجام می شود.   

ورقه سهم، سند قابل معامله ای است که نماینده تعداد سهامی است که صاحب آن در شرکت سهامی دارد.سهم ممکن است با نام و یا بی نام باشد. در صورتی که برای بعضی از سهام شرکت با رعایت مقررات این قانون مزایایی قائل شوند این گونه سهام،سهام ممتاز نامیده می شود. اوراق سهام باید متحدالشکل و چاپی و دارای شماره ترتیب بوده و به امضای لااقل دو نفر که به موجب مقرات اساسنامه تعین میشوند برسد.در ورقه سهم نکات زیر باید قید شود.

 نام شرکت و شماره ثبت آن در دفتر ثبت شرکتها، مبلغ سرمایه ثبت شده و مقدار پرداخت شده آن، تعیین نوع سهم، مبلغ اسمی سهم و مقدار پرداخت شده آن به حروف و با اعداد، تعداد سهامی که در ورقه نماینده آن است. تا زمانی که اوراق سهام صادر نشده است شرکت باید به صاحبان سهام گواهینامه موقت سهم بدهد که معرف تعداد و نوع سهام و مبلغ پرداخت شده آن باشد. این گواهینامه در حکم سهم است ولی در هر حال ظرف مدت یکسال پس از پرداخت تمامی مبلغ اسمی سهم باید ورقه سهم صادر و به صاحب سهم تسلیم و گواهینامه موقت سهم مسترد و ابطال گردد.

تا وقتی که شرکت به ثبت نرسیده صدور ورقه سهم یا گواهینامه موقت سهم ممنوع است.در صورت تخلف امضاء کنندگان مسئول جبران خسارات اشخاص ثالث خواهند بود. در شرکتهای سهامی عام، مبلغ اسمی هر سهم نباید از ده هزار ریال بیشتر باشد. مادامی که تمامی مبلغ اسمی هر سهم پرداخت نشده ، صدور ورقه سهم بینام یا گواهینامه موقت بی نام ممنوع است.

ویژگیهای سهام عادی

- حق رأی در مجامع

 - حق مدیریت شرکت

- انتخاب مدیران شرکت

- اتخاذ تصمیمات مدیریتی مانند: انتخاب روزنامه رسمی، انتخاب بازرس تقسیم سود، تشکیل مجمع عمومی سالیانه

- اتخاذ تصمیمات مالکیتی مانند: تغییر مفاد اساسنامه شرکت ( تغییر سرمایه ، تغییر موضوع فعالیت، مدت شرکت)

 - حق دریافت سود در صورت تحقق سود شرکت

- امکان فروش سهام در صورت وجود مشتری(بازار)

عوامل مؤثر در تعیین ارزش سهام شرکتها

برای تعیین ارزش سهام یک شرکت روشهای متعددی وجود دارد. برخی از این روشها مبتنی بر ارزش دارایی ها و برخی از آنها مبتنی بر درآمدهای آتی شرکت است. در روشهای مبتنی بر ارزش داراییها، داراییهای یک شرکت تجدید ارزیابی و پس از کسر بدهی ها و سایر کسورات قانونی نظیر ذخایر مالیات، باز خرید سنوات خدمت کارکنان و ....ارزش ویژه آن بدست می آید.از تقسیم نتیجه این رابطه بر تعداد سهام شرکت ارزش ویژه هر سهم آن شرکت تعیین می گردد. به این روش که بیشتر در شرکتهای سرمایه گذاری و شرکتهای خارج از بورس استفاده می شود روش مبتنی بر ارزش خالص دارایی ها گفته می شود. تحت این روش ارزش خالص داراییها بازای هر سهم بشرح زیر تعیین می گردد:

 ارزش روز بدهی ها - ارزش روز دارایی ها = ارزش خالص دارایی ها

                    تعداد سهام

نتیجه این کار به تعیین ارزش خالص دارایی های شرکت بازای هر سهم ختم می شود.به این ترتیب می توان با مقایسه ارزش خالص دارایی ها بازای هر سهم و قیمت بازار آن سهم در مورد ارزش آن سهم تصمیم گیری نمود.به این روش، روش NAV نیز گفته میشود. اما روشی که برای تعیین ارزش سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار استفاده میشود ، روشهای مبتنی بر درآمدهای آتی است. در این روش ها عوامل دارای ارزش اساسی مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرند. این عوامل در تعین ارزش سهام شرکتها به ما کمک می کنند و تعیین انحراف قیمت سهام از ارزش شرکتها را میسر می سازند. برخی از این عوامل دارای ارزش کمی هستند و ارزشگذاری آنها امکانپذیر است اما برخی از آنها دارای ارزش کیفی بوده، تعیین ارزش آنها با دشواری همراه است البته در اکثر موارد افراد حرفه ای و تحلیل گر برای تعین ارزش متغیرهای کیفی بصورت حرفه ای و قضاوتی برخورد میکنند .توجه به این عوامل می تواند دقت ارزش گذاری را افزایش دهد و بی توجهی به آنها ما را در تصمیم گیری دچار مشکل خواهد نمود.

 در بورس اوراق بهادار تهران برخی از این عوامل مورد اهمیت و توجه بیشتری قرار میگیرند و برخی از اهمیت کمتری برخوردار هستند.این برخورد قضاوتی نشان از ارزش کم یا زیاد یا ارجحیت هیچکدام بر دیگری نیست و باید تا حد امکان و با توجه به تأثیر آنها در تعیین ارزش شرکتها به همه آنها توجه نمود.

  عوامل مؤثر در تعیین ارزش سهام شرکتها

مهمترین عوامل مؤثر در تعیین ارزش سهام شرکتها در روشهای سودآوری عبارتند از:

1.      فروش شرکت

2.      رشد فروش شرکت

3.      سود شرکت

4.      رشد سود شرکت

5.      طرحهای توسعه

6.      درصد پوشش بودجه درآمد شرکت

7.      نرخ بازده واقعی و مورد انتظار

8.      ریسک شرکت

9.      سهامداران شرکت

10.   مدیریت شرکت

11.   آینده شرکت

12.   ظریب P/E شرکت

13.   معاملات عمده و جابجایی سهام شرکت

14.   موقعیت شرکت در صنعت مربوطه

15.   تأثیرپذیری شرکت از تغییر متغیرهای کلان اقتصادی نظیر نرخ ارز، نرخ بهره ، آزاد سازی اقتصاد و .....

16.   سایر مواردی که در حوصله این بحث نمیگنجد.

پیش نیازهای تعیین ارزش سهام شرکتها

آشنایی مقدماتی با نرخ بازده

منظور از بازده یک دارایی مجموعه مزایایی است که در طول یک دوره به دارنده آن تعلق میگیرد.معمولا برای سهولت محاسبات ، دوره یک ساله در نظر گرفته می شود. بنابراین بازده عبارتست از نسبت کل مزایای حاصل از سرمایه گذاری در یک دوره معین به مقدار سرمایه ای که برای کسب آن مزایا در ابتدای همان دوره صرف شده است.

 در مورد سهام عادی مجموعه این مزایا عبارتست از:

1)     افزایش قیمت هر سهم در پایان دوره نسبت به ابتدای دوره ، یعنی تفاوت قیمت سهم در اول دوره و پایان دوره محاسبه بازده. با توجه به اینکه قیمت پایان دوره را نمی توان در ابتدای همان دوره مشخص نمود بازده با احتمال روبرو می باشد.

2)     سود نقدی ناخالص هر سهم که طبق مصوبه مجمع عمومی صاحبان سهام تعیین می شود و پس از کسر مالیات متعلق به آن به سهامداران پرداخت میشود.

3)     مزایای ناشی از حق تقدم خرید سهام که قابل تقویم به ارزش ریالی است.

4)     مزایای ناشی از سود سهمی یا سهام جایزه . برخی شرکتها ترجیح میدهند سود سهام را به صورت سهام جدید به سهامداران پرداخت نمایند.در این حالت تعدادی سهام جدید با قیمت اسمی به سهامداران شرکت داده می شود.

آشنایی مقدماتی با نرخ بازده مورد توقع

 نرخ بازده مورد توقع از سرمایه گذاری از چند جزء ساده تشکیل میشود.

1-    نرخ بازده بدون ریسک. این نرخ عبارت از نرخ بازدهی است که ما از سرمایه گذاری بر روی دارایی های مالی بدون ریسک بدست میآوریم. نرخ بازده بدون ریسک به دلیل تضمین دولت مبنی بر بازپرداخت اصل و فرع سرمایه گذاری ما بدون ریسک نامیده میشود.در ایران نرخ سود علی الحساب اوراق مشارکت پذیرفته شده توسط بانک مرکزی بعنوان مناسبترین نرخ بازده بدون ریسک بنظر میرسد.

2-    حداقل پاداشی که ما بدلیل پذیرش خطر سرمایه گذاری در بازار سرمایه انتظار داریم. این پاداش بابت خطر پذیری ما و چشم پوشی از نرخ بازده بدون خطر به ما داده میشود.

این پاداش از چند جزء ساده بشرح ذیل تشکیل می شود:

الف-پاداش (صرف) ورشکستگی. به این معنی که اگر در یک پروژه یا شرکت سرمایه گذاری کنیم احتمال دارد که آن پروژه و یا شرکت ورشکست شود، بنابراین انتظار دریافت مبلغی به عنوان پاداش پذیرش خطر ورشکستگی آن شرکت را داشته و آنرا به نرخ بازده مورد توقع خود اضافه می کنیم.

ب- پاداش (صرف) از دست دادن نقدینگی ، چراکه وقتی ما پول خود را در اختیار یک شرکت و یا یک شخص ثالث قرار می دهیم از امکان استفاده از آن پول تا سررسید محروم خواهیم شد. بنابراین اگر در طی دوره سرمایه گذاری ما فرصت سرمایه گذاری پیش بیاید ، نمیتوانیم از آن فرصت استفاده کنیم. پس پاداش یا صرف عدم تبدیل به نقد یا نقدینگی هم به نرخ بازده مورد توقع ما اضافه میشود.

ج- پاداش (صرف) سررسید.اگر ما پول خود را در یک سرمایه گذاری بلند مدت قرار دهیم به احتمال زیاد مشمول تغییرهای نرخ بهره رایج بازار در طی دوره مذکور خواهیم بود بنابراین اگر نرخ بهره رایج بازار در طی این دوره افزایش پیدا کند ، ما نمیتوانیم سرمایه گذاری خود را تبدیل به سرمایه گذاری با نرخ جدید بازار نمائیم پس به دلیل از دست دادن این فرصت نیز پاداشی را انتظار خواهیم داشت.

د-برای نرخ بازده مذکور میتوان اجزای دیگری هم در نظر گرفت. مثلا پاداش نوسانات نرخ ارز در طی دوره مذکور.

پس اگر نرخ بهره رایج بازار 17% ، پاداش مورد توقع ما برای ورشکستگی شرکت سرمایه پذیر 2%، پاداش مورد توقع ما برای عدم نقدشوندگی سرمایه گذاری ما در دوره مذکور 3%، پاداش مورد توقع ما برای ریسک سررسید هم 4% در نظر گرفته شود نرخ بازده مورد توقع ما برابر با 26% بشرح ذیل خواهد بود.

26%=14%+3%+2%+17%= نرخ بازده مورد توقع

از نرخ بازده مورد توقع برای محاسبه ارزش سهام ، تعیین نسبت P/E و تنزیل درآمدهای آتی استفاده میکنیم. توجه داشته باشید که نرخ بازده مورد توقع چیزی نیست که کسی به ما تحمیل کند ، بلکه برای هر شخص توسط همان شخص و با توجه به دیدگاه های اقتصادی فرهنگی و اجتماعی وی تعیین میشود.

 فرضا اگر من بخواهم پولی را به برادر خودم بدهم هیچ سودی از وی نخواهم گرفت حال اگر به دوست نزدیک خود پولی را بدهم دریافت حداقل 17% بازده را از وی انتظار دارم ، اما اگر شخص غریبه ای از من تقاضای وام یا سرمایه گذاری نماید اصلا به او پول نمیدهم.چرا که بین نوع ارتباط با اشخاص و نرخ مورد تقاضا یک رابطه ظریف وجود دارد. هر چه نوع ارتباط ما با سرمایه پذیر یا وام گیرنده ضعیف تر باشد بدلیل احتمال سوخت شدن آن پول ، نرخ بهره درخواستی نرخ بالاتری را به خود اختصاص خواهد داد.

  

 احمد فراهانی ۱۳۸٥ 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد